بررسی قطبهای استعاری و مجازی در داستان گلنار و آیینه (با توجه به نظریۀ همنشینی و جانشینی رومن یاکوبسن)
DOI::
https://doi.org/10.64226/sarj.v2i01.52کلمات کلیدی:
داستان، زبان، قطب استعاری و مجازی، نقد ادبی و نظریه.چکیده
فهم گزارههای زبانی فقط در بافتهای زبانی قابل درک و فهم است؛ زبان فارسیدری یا هر زبان دیگری با توجه به ساخت و سامانش بیرون از بافت و باهمی اینگزارهها ممکن نیست چیزی برای انتقال فهم ارائه بتواند. همنشینی و جانشینی یا آرایههایی چون مجاز و استعاره نیز در کارکرد خود، برای پویاکردن و گسترش ساحت زبان، امکاناتیاند که از دیرباز مورد توجه زبانشناسان قرار گرفتهاند. مضاف بر آن، در زمینۀ توصیف، تحلیل و حتی نقد آثار ادبی مورد استفادۀ اهالی ادبیات و نظریات ادبی قرار میگیردند. در این جستار از جنبۀ تحلیلی و تا حدودی انتقادی به زمینههای کاربردی قطبهای استعاری و مجازی در رمان گلنار و آیینه با تکیه بر دیدگاه فرمالیستی رومن یاکوبسنُ نگاه میشود. اینگونه رویکرد که از دیرباز در جهت ساخت معنی و ایجاد رابطه، در محور انتخاب و ترکیب واژهگانِ زبان، مورد توجه دستاندرکاران زبانشناس شیوۀ فرمالیسم بوده، در نوشتۀ حاضر با تحلیل و تطبیق آن روی یکی از رمانها -که از افق ادبیات داستانی افغانستان انتخاب شده است- مورد تحلیل قرار گرفت.
##submission.downloads##
چاپ شده
ارجاع به مقاله
شماره
نوع مقاله
مجوز
حق نشر 2025 Samangan University

این پروژه تحت مجوز بین المللی Creative Commons Attribution-ShareAlike 4.0 می باشد.
This is license term text